غوټـــــۍ

پرمادی څــه کړی دی خدایه چی نوردی گل کړل زه غوټۍ ولاړه یمه

غوټـــــۍ

پرمادی څــه کړی دی خدایه چی نوردی گل کړل زه غوټۍ ولاړه یمه

جامعه عربی درگذشت

جامعه عربی درگذشت 

له الاماره نه په مننه                                                                    

 

سخنان نخست وزیر درگذشته رژیم صهیونیست اسحق رابین تا حال در گوشهایم رنین میکند، که میگفت" آرمان من این است وقتیکه از خواب برخیزم غزه را در بحر غرق ببینم، از صفحه تاریخ دور شده باشد، بخاطریکه غزه در تاریخ اش نه قابل استعمار است و نه استثمار، به همین منظور پرهیز  و دوری از آن راه درست میباشد."

اما این واضح شد که تنها اسرائیل خواهان ازبین رفتن غزه نیست، بلکه دولتهای عربی نیز چندان رحمی بر غزه ندارند، غزه در نظر دول عربی مایکروسکوپی است که با ثبات و مردانگی، شهادت اطفال و زنان خویش شکست آنان را افشا میسازد.

از آن مهمتر اینکه غزه سبب شده که در داخل کشورهای عربی حرکتهای سیاسی مخالف دولتها را ایجاد کند، که این خود یک درد سر سیاسی برای نظامهای حاکم میباشد، که آنان را به تغیر شیوه حکومتداری که از کرامت عرب و انتقام غزه را گرفته بتواند وادار میسازد.

از همین لحاظ دولتمنداران کشورهای عربی شب و وروز قلبهای شان از توسعه ظاهره اسلامی در شهرها، پارلمانها و دیگر حرکتهای سیاسی در حراس میباشد.

این شاید از بد قسمتی غزه باشد که در وقتی آواز استقلال و کرامت را بلند میکند که نظامهای عربی شاهد عقب مانده گی شدید است و توانایی همدستی در برابر قضایا مهم منطقه را از دست دادند، و آن به سبب اختلافات و تقسیمات داخلی، وابستگی با قدرتها و پیمانهای مختلف، ویاهم به سبب فشارها که آنان را وادار به اخذ تصامیمی میسازد که با مصالح عربها در تضاد میباشد.

امروز، غزه در خون میباشد اما چشمان جامعه عربی مرگ آنرا تماشا میکند، نظامهای عربی بطور واضح ضعف، فروپاشی و ناتوانایی خویش را در برابر توقف دادن این تجاوز، و مداخله در جنگ را اعلان میدارد، این نظامها از باز گشت به حل ترکی و غیر ترکی این قضیه هیچ شرمی نکردند.

نقش جامعه عربی در منطقه نه تنها به نوشته های تقلیدی در مورد رهبری محصور میباشد، بلکه در همه عرصه های سیاسی و اقتصادی از ذیل قوتهای مطرح منطقه گرفته است.

شکی نیست که بازگشت جامعه عربی به جایگاه فیصله نمودن، تصمیم گیری قاطع، و مراعات مصالح ملی کار آسان نیست، ناکامی پروسه صلح عربی، و عدم همکاری امریکا با این برنامه، و اختلافات گسترده در کیان عربی حقایقی است که به ضعف جامعه عربی دلالت میکند.

شاید این از مسؤولیتها و توان غزه دردمن نباشد تا راه کرد جامعه عربی را درست یا ترمیم نماید، اما با واقعات دلخراش و دردناکش این جامعه را به استعفای نهائی و اعتراف به ضعف مطلق شان وادار خواهد ساخت، و یاهم  ملتهای عربی را در سطوح سیاسی وادار به رهای شان از این ضعف خواهد نمود.  

تاریخ سیاسی غزه شاهد چنین تحولات بوده، بعد از شکست برنامه عربی در جنگ سال 1967  وقتیکه زمامداران عربی صدا های قومیت را سر میزدند این باریکه کوچک با نفوس بیشتر پیشتاز تغیر قومیت به اسلامیت بود، امروز نیز این غزه چنین تحولات را در جامعه عربی خواهد آورد.

با تبعید رزمنده گان فلسطینی به تونس مقاومت با یک مشکل مواجه شد که همین غزه در زیر چتر انتفاضه برای مبارزه با صهیونیستها ابزاری بشری و مادی را تهیه نمود و به مشکل نقطه پایان بخشید.

در حالیکه عربها با شان و شوکت خود و با نفوس خویش صدای صلح را بلند کنند، و از اسرائیل خواهان حفظ خون و آبروی خویش باشند، همین غزه از بین آنان خواهد برخیز و اعلان خواهد نمود که " پادشاهی شرم است برای شما" و این صلح تا آنکه قلمرو، حقوق، و حکمروایی را باز نگرداند،  ناقص است، و غزه با همه فشارها در گفتنی هایش پیروز خواهد شد.

امروز غزه با همه فقر و نا بسامانیها، چشمان عرب را در مورد حقایقی از چشم انداخته شده باز میکند، دولت سعودی که از مسؤولیت و نقش خویش منحیث مادر در مورد باشنده گانش و بر آورده کننده امید های آنان برای زنده گی مرفه دست کشیده وبه یک مزرعه مبدل شده، نه تنها به کمک غزه رسیده گی نمیتواند بلکه در حمایت و حفظ کرامت باشنده گانش نیز ناتوان میباشد. 

بعضی از دولتهای عربی در حال حاضر دعا میکند که( ای کاش غزه به کمی آرد اکتفا کند و دهان خویش را ببندد، و یا بتواند که مشکل و ناتوانایی مارا درک کند، و یا کاش این آتش اسرائیلی را صرف یک بازیچه میپنداشتند، و یا ای کاش که صبحدم بعد از خواب برخیزیم و ببینیم که غزه خود را در دریا غرق نمود و خویش و مارا آرام سازد، و اگر اینرا نمیکند کاش او را بحر زنده بخورد..آمین آمین) 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد